پيام هفته 

باشگاه تخصصی یوگا پرنده آزاد

یوگا استان البرز+آکادمی یوگا پرنده آزاد کرج

دانه مي‌چيد كبوتر ، به سرافشاني بيد
لانه مي‌ساخت پرستو ، به تماشا خورشيد.

صبح ، از برج سپيداران ، مي‌آمد باز
روز ، با شادي گنجشگان ، مي‌شد آغاز.

نغمه‌سازان سراپرده‌ دستان و نوا
روي اين سبزه‌ گسترده سراپرده رها.

دشت ، همچون پرِ پروانه پُر از نقش و نگار
پر زنان هر سو پروانه‌ رنگين بهار.

هست و من يافته‌ام در همه ذرات ، بسي
روح شيداي كسي ، نور و نسيم نفسي!

مي‌دمد در همه ، اين روح نوازشگرِ پاك
مي‌وزد بر همه ، اين نور و نسيم از دلِ خاك!

چشم اگر هست به پيدا و ناپيدا باز
نيك بيند كه چه غوغاست درين چشم‌انداز :

مهر ، چون مادر ، مي‌تابد ، سرشار از مهر
نور مي‌بارد از آينه‌ پاك سپهر

مي‌تپد گرم ، هم ‌آوازِ زمان ، قلب زمين
موج موسيقي رويش! چه خوش‌افكنده طنين.

ابر ، مي‌آيد سر تا پا ايثار و نثار
سينه‌ريزش را مي‌بخشد بر شاليزار

رود  ، مي‌گريد تا سبزه بخندد شاداب
آب  ، مي‌خواهد جاري كند از چوب ، گلاب!

خاك ، مي‌كوشد ، تا دانه نمايد پرواز!
باد ، مي‌رقصد تا غنچه بخواند آواز!

مرغ ، مي‌خواند تا سنگ نباشد دلتنگ
مِهر ، مي‌خواهد تا لعل بسازد از سنگ!

تاك ، صد بوسه ز خورشيد ربايد از دور
تا كه صد خوشه چو خورشيد برآرد انگور!

سرو  ، نيلوفرِ نشكفته‌ نوخاسته را
مي‌دهد ياري كز شاخه بيايد بالا!

سر خوشانند ، ستايشگر خورشيد و زمين
همه مهر است و محبت ، نه جدال است و نه كين.

اشك مي‌جوشد در چشمه‌ چشمم ناگاه
بغض مي‌پيچد در سينه‌ سوزانم ، آه!

زنده ياد فریدون مشیری

باشگاه تخصصی یوگا پرنده آزاد